English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8758 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
traffic control U کنترل عبور و مرور
air-traffic control U کنترل عبور و مرور هوایی
air traffic control U کنترل عبور و مرور هوایی
air movement section U قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
trafficking U عبور و مرور
traffics U عبور و مرور
trafficked U عبور و مرور
traffic U عبور و مرور
traffic court U دادگاه عبور و مرور
eligible traffic U عبور و مرور مجاز
access structures U ساختمانهای عبور و مرور
airfield traffic U عبور و مرور فرودگاه
traffic lane U مسیر عبور و مرور
traffic density U شدت عبور و مرور
traffic density U تکاشف عبور و مرور
traffic intensity U شدت عبور و مرور
bus traffic U عبور و مرور اتوبوسها
traffic peak U حداکثر عبور و مرور
traffic sign U علامت عبور و مرور
traffic density U تراکم عبور و مرور
curfew period U ساعات منع عبور و مرور
to be under curfew U در منع عبور و مرور بودن
traffic cut U تقاطع دو جریان عبور و مرور
access structures U ساختمان های قابل عبور و مرور
road discipline U مقررات عبور و مرور روی جاده
pointsman U عبور و مرور که دریک نقطه ایستاده
curfews U زمان قطع عبور و مرور قرق
safe-conducts U جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
safe conduct U جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
safe conducts U جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
curfew U زمان قطع عبور و مرور قرق
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
pelican crossing دکمه ای که با زدن آن عبور و مرور قطع میشود
tolled U حق عبور یا حق ارتفاق ساقط شده در اثر مرور زمان
cone penetrometer U وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
inbound traffic U مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
air traffic regulation and identificatio U سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
controlled passing U عبور کنترل شده
transit U کنترل عبور و مرورکشتیها
controlled passing U عبور ومرور کنترل شده
air traffic section U قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
positive control U کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
calibrated orifice U سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
coroutine U بخشی از برنامه یا تابع که داده را عبور میدهد و سایر توابع همروند را کنترل میکند سپس متوقف میشود
ambulance control post U پست یا پاسگاه کنترل امبولانسها
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
wading crossing U عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
overview U مرور
perusal U مرور
reviewed U مرور
reviewing U مرور
reviews U مرور
overviews U مرور
once-over U مرور
review U مرور
tracts U مرور
tract U مرور
once over U مرور
revisal U مرور
reviewal U مرور
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
prescriptions U مرور زمان
prescription U مرور زمان
run over U مرور کردن
statute of limitation U مرور زمان
lapse of time U مرور زمان
scroll U مرور کردن
scrolls U مرور کردن
time lapse U مرور زمان
lapsing U انصراف مرور
glances U نظراجمالی مرور
lapses U انصراف مرور
glanced U نظراجمالی مرور
go through U مرور کردن
rub up U مرور کردن
lapse U انصراف مرور
glance U نظراجمالی مرور
go over U مرور کردن
turn over U مرور کردن
rehearsal U مرور ذهنی
rehearsals U مرور ذهنی
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
ecquisitive prescription U مرور زمان مملک
limitation of actions U مرور زمان دعاوی
limitation period U مدت مرور زمان
relive U در ذهن مرور کردن
time barred U مشمول مرور زمان
barred by statute U مشمول مرور زمان
extinctive prescription U مرور زمان اسقاط حق
airfield traffic U عبورو مرور در فرودگاه
die out <idiom> U به مرور از بین رفتن
informal design review U مرور غیررسمی طرح
statutory limitation U قانون مرور زمان
relives U در ذهن مرور کردن
reliving U در ذهن مرور کردن
statute of limitations U قانون مرور زمان
relived U در ذهن مرور کردن
acquisitive prescription U مرور زمان مملک
limitation act U قانون مرور زمان
creative prescription U مرور زمان ایجاد حق
reviewing U بررسی کردن مرور
scanned U اجمالا مرور کردن
period of prescription U مدت مرور زمان
scans U اجمالا مرور کردن
negative prescription U مرور زمان مسقط
negative prescription U مرور زمان اسقاط حق
review U بررسی کردن مرور
reviewed U بررسی کردن مرور
reviews U بررسی کردن مرور
positive prescription U مرور زمان ایجاد حق
scan U اجمالا مرور کردن
revision U تجدید نظر مرور
revisions U تجدید نظر مرور
positive prescription U مرور زمان مملک
wear off/away <idiom> U به مرور محو شدن
lapsing U استفاده از مرور زمان
lapses U استفاده از مرور زمان
lapse U استفاده از مرور زمان
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
to run over U مرور کردن زیر گرفتن
wear thin <idiom> U به مرور زمان لاغر شدن
diacoustics U علم مرور وشکست صدا
prescribe to U استناد به مرور زمان دراثبات ادعا
elapsation U ازدست رفتن حق به واسطه مرور زمان
lapse U از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
lapsing U از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
lapses U از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
to scrape up [money] U چیزی را به مرور زمان کم کم جمع کردن [پول]
brush up on something <idiom> U تکرار(مرور)چیزی که ازقبل یادگرفته شده
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
patina U [جرم، کبره و کثیف شدن الیاف پشم در اثر مرور زمان]
prescriptions U دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescription U دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
walkthrough U جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
limitation of actions U در CLقوانین مربوط به مرور زمان در مجموعهای بنام limitation of Statues جمع اوری شده است
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
crossing U عبور
passage U عبور
fording U عبور از اب
passage U حق عبور
transit U عبور
alpha canis majoris U عبور
toll U حق عبور
tolling U حق عبور
road haulage U حق عبور
tolls U حق عبور
transmissions U عبور
transmission U عبور
right of passage U حق عبور
transmittal U عبور
passages U عبور
transmittance U عبور
transmittancy U عبور
passages U حق عبور
rights of way U حق عبور
passage of lines U عبور از خط
right of way U حق عبور
Recent search history Forum search
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
1معنی lead lag compensator
1i was rebelling now
2Rowdy
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com